مهمونی نی نی ها
آراد جونم این هفته که رفته بودیم پیش 12 تا دوستت.اونجا اتفاقات جالبی افتاد که میخوام برایت بنویسم: برای اولین بار خودت به تنهایی قل خوردی رفتی روی شکم.همون لحظه از خوشحالی با صدای بلند برای بقیه گفتم کوچول مامان. خاله نسیم مهربون(مامان یانا) به تو و بقیه دوستات یه سی دی و یه جوجه خوشگل داد. هستی پایین پای تو بود که میخواست پاتو بگیره یه دفعه پات خورد توی شونه هستی و اون هم گریه کرد. برای چند دقیقه تو رو گذاشتم روی پتو لنا که نزدیک بود دست توی چشم و چار همدیگه بکنید. همون روز بود که قرار گذاشتیم برایتان جشن اولین بهار زندگی شما نی نی کوچولوها را بگیریم. هممون یکی یه دونه کتاب بردیم یه کتابخونه کوچولو تشکیل دادیم و هر کدوم یه کتاب ...
نویسنده :
ندا
2:15